partier

تلفظ آنلاین

partier noun. ['pɑ:tɪǝ] colloq.

party :
جشن، میهمانی
هیات، تیم، گروه، عده نظامی، قسمت، بخش، دسته همفکر، حزب، دسته متشکل، جمعیت، بزم، پارتی، متخاصم، طرفدار، طرف، یارو، مهمانی دادن یا رفتن، حقوقی: حزب، شریک، نظامی: گروه مخصوص انجام ماموریت
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
partier noun. ['pɑ:tɪǝ] colloq. M20.
[from PARTY noun + -ER1.]
A person who likes to give or attend parties; a person at a party.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.