دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی partite )

partite

تلفظ آنلاین

partite adjective. ['pɑ:tʌɪt]

جدا شده، منقسم به قسمت های جدا جدا، (بصورت پسوند) جانبه، قسمتی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» partite
» partition
» partition chromatography
» partition coefficient
» partition function

English Dictionary

partite adjective. ['pɑ:tʌɪt] L16.
[from Latin partitus divided, pa. pple of partiri PART verb: see -ITE¹.]
Divided into parts; (of a leaf, insect's wing, etc.) divided to or nearly to the base.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲