دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی physiognomy )

physiognomy

phys‧i‧og‧no‧my /ˌfɪziˈɒnəmi $ -ˈɑː-, -ˈɑːɡ-/ noun (plural physiognomies) [countable]

برون چهر، سیما شناسی، قیافه شناسی، سیما، چهره، صورت، زیست شناسی: چهره بیرونی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

Advanced Persian Dictionary

روانشناسی: قیافه شناسی

[TahlilGaran] Persian Dictionary ▲

English Dictionary

phys‧i‧og‧no‧my /ˌfɪziˈɒnəmi $ -ˈɑː-, -ˈɑːɡ-/ noun (plural physiognomies) [countable]
[Date: 1200-1300; Language: Old French; Origin: phisonomie, from Late Latin physiognomonia, from Greek, from physis 'nature, appearance' + gnomon 'interpreter']
technical the general appearance of a person’s face

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲