دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی planometer )

planometer

تلفظ آنلاین

planometer noun. [plǝ'nɒmɪtǝ]

صفحه همواری که رویه هارابدان می پیمایند، ترازمسطحات

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» planometer
» planosol
» plant
» plant a bomb
» plant a seed

English Dictionary

planometer noun. [plǝ'nɒmɪtǝ] M19.
[from PLANO-¹ + -METER.]
A flat plate, usually of cast iron, used in metalwork as a standard gauge for plane surfaces.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲