pneumatical

pneumatical adjective. [nju:'matɪk(ǝ)l]

pneumatic :
پنوماتیکی، گازی، هوایی، هوادار، پرباد، کار کننده باهوای فشرده، دارای چرخ یا، لاستیک بادی(pneumatics)، مهندسی: با فشار هوا، معماری: هوایی، زیست شناسی: بادی، نظامی: با فشار گاز وسایلی که با فشار گاز یا هوا کار می کنند
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
pneumatical adjective. [nju:'matɪk(ǝ)l] E17.
[formed as PNEUMATIC + -ICAL.]
1. = PNEUMATIC adjective 1. E17-E19.

2. = PNEUMATIC adjective 4. Long rare. E17.

3. = PNEUMATIC adjective 3. Now rare or obsolete. L17.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.