potentiometer

تلفظ آنلاین

potentiometer noun. [pǝ(ʊ),tɛnʃɪ'ɒmɪtǝ]

پتانسیومتر، نیرو سنج برق، توان سنج ولتاژ برق، پتانسیل سنج، مقسم ولتاژ، مهندسی: پتانسیومتر اندازه گیری، مهندسی: پتانسیل سنج، عمران: فشارسنج، شیمی: پتانسیل سنج، علوم هوایی: پتانسیومتر
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
مهندسی: پتانسیل سنج، شیمی: مقسم ولتاژ، پتانسیومتر، پتانسیومتر اندازه گیری، مهندسی: پتانسیومتر، هواپیمایی: فشارسنج، عمران: پتانسیل سنج، مهندسی: نیرو سنج برق، توان سنج ولتاژ برق، پتانسیل سنج، مقسم ولتاژکامپیوتر: پتانسیل سنجمهندسی: پتانسیل سنج [کامپیوتر]

[TahlilGaran] Persian Dictionary

potentiometer noun
  1. a device for measuring differences in electrical potential

    Want to learn more?

    Find out which words work together and produce more natural sounding English with the Collocations: app.

  2. a device for varying electrical resistance, used, for example, in volume controls

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.