powdered

تلفظ آنلاین

powdered /ˈpaʊdəd $ -ərd/ adjective

powder :
پودر
سائیدن، آرد، پودر صورت، باروت، دینامیت، پودر زدن، گرد زدن، گرد مالیدن، به صورت گرد درآوردن، مهندسی: خاک، شیمی: باروت، زیست شناسی: گرد، نظامی: پودر
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
powdered /ˈpaʊdəd $ -ərd/ adjective

1. produced or sold in the form of a powder:
powdered milk

2. covered with powder

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.