processing ●●●○○

Oxford CEFR | C1

/'prɔsesıŋ/

فرآوری
آمادن، آمودن، دست به دست کردن، تحویل و تحول کردن، تهیه و تقویم کردن، به جریان انداختن، پرورش دادن اخبار، تولید کردن، پرورش دادن، پردازش، کامپیوتر: پردازش، معماری: فرآوردن، شیمی: فراوررش، روانشناسی: پردازش، زیست شناسی: عمل آوری، نظامی: چاپ کردن یا انتشار دادن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
مهندسی: پردازش، کامپیوتر: عمل آوری، زیست شناسی: فراوررش، شیمی: امود، امادن، امودن، فرآوردن، معماری: دست به دست کردن، تحویل و تحول کردن، تهیه و تقویم کردن، به جریان انداختن، پرورش دادن اخبار، تولید کردن، پرورش دادن، چاپ کردن یا انتشار دادن، نظامی: پردازش، روانشناسی: پردازشکامپیوتر: پردازشزیست شناسی: فرآوری

[TahlilGaran] Persian Dictionary

processing noun
  1. C1the treatment of raw material, food, etc. in order to change it, preserve it, etc.
    • ● the food processing industry
    • ● a sewage processing plant

    Definitions on the go

    Look up any word in the dictionary offline, anytime, anywhere with the Oxford Advanced Learner’s Dictionary app.

  2. C1the process of dealing officially with a document, request, etc.
    • ● errors in the processing of financial transactions
  3. see also batch processing, central processing unit, data processing, natural language processing, parallel processing, word processing

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.