دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی procuratrix )

procuratrix

procuratrix noun. [prɒkjʊ'reɪtrɪks]

زنی که در خانقاه راهبات کارهای غیر روحانی را اداره می کند

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» procuratrix
» procure
» procure to pay process
» procurement
» procurement cycle

English Dictionary

procuratrix noun. [prɒkjʊ'reɪtrɪks] M16.
[Latin, fem. of PROCURATOR: see -TRIX.]
The occupant of a nunnery responsible for its temporal concerns.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲