دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی proton )

proton

pro‧ton /ˈprəʊtɒn $ ˈproʊtɑːn/ noun [countable]

(فیزیک - ش). هسته اتم سبک و دارای تعداد مساوی اتم هیدروژن، الکترونیک: پروتون، شیمی: پروتون، نجوم: پروتون، علوم هوایی: پروتون

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

Advanced Persian Dictionary

الکترونیک: پروتون، شیمی: پروتون، نجوم: پروتون، هواپیمایی: پروتون، الکترونیک (: فیزیک - ش).هسته اتم سبک و دارای تعداد مساوی اتم هیدروژن

[TahlilGaran] Persian Dictionary ▲

English Dictionary

pro‧ton /ˈprəʊtɒn $ ˈproʊtɑːn/ noun [countable]
[Date: 1800-1900; Language: Greek; Origin: 'first thing', from protos; ⇒ proto-]
a very small piece of matter with a positive electrical charge that is in the central part of an atom ⇒ electron, neutron

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲