دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی prow )

prow

تلفظ آنلاین

prow /praʊ/ noun [countable]

دماغه کشتی، (در شعر) کشتی، عرشه کشتی، نظامی: دماغه ناو

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» prow
» prowess
» prowl
» prowler
» prowords

English Dictionary

prow /praʊ/ noun [countable]
[Date: 1500-1600; Language: French; Origin: proue, from Latin prora, from Greek proira, from pro 'forward']
especially literary the front part of a ship or boat

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲