دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی puriform )

puriform

puriform adjective. ['pjʊǝrɪfɔ:m] rare.

چرک مانند، پاک کردن، پالودن، تطهیر کردن، تصفیه کردن

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» puriform
» purify
» purify from sin
» purim
» purina

English Dictionary

puriform adjective. ['pjʊǝrɪfɔ:m] rare. M17.
[from Latin pur- PUS + -I- + -FORM.]
Medicine. Having the character of or resembling pus; purulent.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲