دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی queachy )

queachy

queachy adjective. ['kwi:tʃi]

مردابی، باتلاقی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» queachy
» quean
» queasily
» queasiness
» queasy

English Dictionary

queachy adjective. ['kwi:tʃi] L15.
[from QUEACH + -Y¹.]
1. Of ground: swampy, boggy. obsolete exc. dial. L15.

2. Forming a dense growth or thicket. rare. M-L16.

3. Feeble, weak, small. dial. M19.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲