quirked

quirked adjective. [kwǝ:kt]

quirk :
خصلت عجیب، تزئینات یا خصوصیات خط نویسی شخص، خصوصیات، تغییر ناگهانی، حیاط، تغییرفکر، دمدمی، مزاجی، تناقض گویی، تغییر جهت دادن (بطور سریع)
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
quirked adjective. [kwǝ:kt] E19.
[from QUIRK noun, verb1: see -ED1, -ED2.]
1. Architecture. Having a quirk. E19.

2. Of the mouth, eyebrow, etc.: set in an attitude by quirking. M20.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.