quittal

quit :
ترک کردن، ول کردن، دست کشیدن
ترک کردن کار، ترک، متارکه، رها سازی، خلاصی، ول کردن، تسلیم شدن، حقوقی: تخلیه خانه، بازرگانی: از دست دادن کار
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
quittal noun.L15-M17.
[from QUIT verb + -AL1.]
Orig., discharge of payment, acquittance. Later, requital, retaliation.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.