quivering

تلفظ آنلاین

/'kwıvərıŋ/

quiver :
ترکش، تیردان، بهدف خوردن، درتیر دان قرار گرفتن، لرزیدن، ارتعاش، ورزش: ترکش
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
quivering
[adjective]
Synonyms: tremulous, aquake, aquiver, quaking, shaking, shaky, shivering, trembling, tremorous, tremulant

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.