دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی radiography )

radiography

تلفظ آنلاین

ra‧di‧og‧ra‧phy /ˌreɪdiˈɒɡrəfi $ -ˈɑːɡ-/ noun [uncountable]

عکسبرداری رادیو، مخبر رادیویی، پرتونگاری، معماری: پرتونگاری، روانشناسی: پرتونگاری، علوم هوایی: رادیوگرافی، نظامی: رادیوگرافی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» radiography
» radiohead
» radioisotope
» radiolocation
» radiological

English Dictionary

ra‧di‧og‧ra‧phy /ˌreɪdiˈɒɡrəfi $ -ˈɑːɡ-/ noun [uncountable]
the taking of X-ray photographs of the inside of people’s bodies for medical purposes

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲