randing

randing noun. ['randɪŋ]

rand :
مرز، کنار، حاشیه، برآمدگی لبه طبقات سنگ، تسمه آهنی، تکه دراز گوشت، به صورت نوار یا تسمه درآوردن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
randing noun. ['randɪŋ] M19.
[Perh. from RAND noun1 + -ING1.]
A kind of basketwork used in making gabions (Military); the action or process of weaving with rands; randed work.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.