recover :بهبود یافتن
به حالت اول درآمدن، دوباره به دست آوردن، بازیافتن، ترمیم شدن، بهبودی یافتن، بهوش آمدن، دریافت کردن، جمع آوری یگان، جمع آوری کردن، به هوش آمدن، بهبود یافتن از مریضی، جمع آوری وسایل از کار افتاده یا بیماران، اخراجات وسایل، نجات دادن، مهندسی: بازیابی، کامپیوتر: فرمانRECOVER، حقوقی: وصول کردن، نظامی: فرمان حرکت از نو