returner

تلفظ آنلاین

returner /rɪˈtɜːnə $ -ˈtɜːrnər/ noun [countable]

return :
برگشتن
عودت دادن، پس فرستادن، عملکرد، اعاده بازگشت، عودت، گزارش دادن، گزارش رسمی، بازده، درآمد، بازگشت، برگشت، برگرداندن، مراجعت کردن، رجعت، اعاده، مهندسی: کارکرد، کامپیوتر: کلید Return، حقوقی: گزارش نهایی هیات تحقیق، گزارش رسمی مامور شهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامه ای که دادگاه به ایشان نوشته و کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال می کند، بازرگانی: بازگشت، عودت دادن، عایدی، نظامی: مراجعت کردن، عکس العمل
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
returner /rɪˈtɜːnə $ -ˈtɜːrnər/ noun [countable]
British English someone who goes back to work after a long time away, especially a woman who left work to look after her children

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.