rimed

rimed adjective. [rʌɪmd]

rime :
(rhyme) قافیه، پساوند، سخن قافیه دار، نظم، قافیه ساختن، هم قافیه شدن، شعر گفتن، بساوند، شبنم یخ زده، سرما ریزه، پله، سجع، یخ زدگی، قافیه دار کردن، معماری: یخبست
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
rimed adjective. [rʌɪmd] L19.
[from RIME noun1, verb3: see -ED2, -ED1.]
Covered with rime.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.