scowly

scowly adjective. ['skaʊli]

scow :
دوبه، قایق چهار گوش، وته پهن، قایق تفریحی، با قایق چهارگوش حمل کردن، ورزش: قایق کف پهن ته مربع، نظامی: یدک کش باری
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
scowly adjective. ['skaʊli] M20.
[from SCOWL noun, verb: see -Y1.]
Given to scowling; sullen, morose.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.