دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی seafloor )

seafloor

تلفظ آنلاین

ˌsea ˈfloor , sea‧floor /ˈsiːflɔː $ -flɔːr/ noun

بستر دریا، کف دریا، بستر اقیانوس، علوم دریایی: syn : bottom

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» seafloor
» seafolk
» seafood
» seafront
» seagate technologies firewall

English Dictionary

ˌsea ˈfloor British English, sea‧floor American English /ˈsiːflɔː $ -flɔːr/ noun
the sea floor the land at the bottom of the sea Synonym : seabed

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲