گرفتن، توقیف کردن
ضبط کردن، ربودن، ضبط یا توقیف کردن، تصرف کردن، گیرکردن پیستون به علت حرارت زیاد، تصرف کردن، گرفتن، پیچ کردن طناب، اشغال هدف، به تصرف آوردن، ربون، قاپیدن، توقیف کردن، دچار حمله (مرض و غیره) شدن، درک کردن، مهندسی: گرفتن، تصرف کردن، حقوقی: قبض کردن، ورزش: نشستن، نظامی: از فرصت استفاده کردن، دستگیر کردن