دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی self defense )

self defense

ˌself-deˈfence , self-defense noun [uncountable]

پدافند از خود، خود پد افند، دفاع از نفس، دفاع از خود یا اموال خود، نظامی: پایداری داخلی پایداری ملی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» self defense
» self defensive
» self deluded
» self denial
» self denying

Synonyms & Related Words

self defense
[noun]
Synonyms: self-protection

Related Words: self-preservation

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary ▲

English Dictionary

ˌself-deˈfence British English, self-defense American English noun [uncountable]

1. something you do to protect yourself or your property
in self-defence

He shot him in self-defence.

2. skills that you learn to protect yourself if you are attacked

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲