دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی sheather )

sheather

sheather noun. ['ʃi:Ɵǝ] Long obsolete exc. Hist.
sheather noun. ['ʃi:ðǝ] Long rare or obsolete.

دندانه، پوشش، روپوش، (sheathe) نیام، جلد، پوش، غلافدار کردن، پوشاندن، کند کردن، غلاف کردن، مهندسی: پوشش، نظامی: تیزی دنده

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» sheather
» sheathing
» sheathing of cable
» sheave
» sheaved

English Dictionary

sheather(1) ^[1]
sheather(2) ^[2]

sheather noun¹. ['ʃi:Ɵǝ] Long obsolete exc. Hist. ME.
[from SHEATH noun¹ + -ER¹.]
A maker of sheaths for swords, daggers, etc.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲

sheather noun². ['ʃi:ðǝ] Long rare or obsolete. M18.
[from SHEATHE + -ER¹.]
A person who or thing which sheathes something.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲