دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی shuttered )

shuttered

تلفظ آنلاین

shut‧tered /ˈʃʌtəd $ -ərd/ adjective

پرده گذاشتن، بستن، پنجره کرکره ای، پشت پنجره ای، پرده روزنه، در کرکره ای، روپوش، دهانه بند، پشت پنجره، پشت دری، حائل، (دوربین عکاسی وغیره) دیافراگم، مهندسی: دریچه، معماری: پنجره کرکره ای، نظامی: درپوش، علوم دریایی: syn : poppet

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» shuttered
» shuttered fuze
» shuttering
» shuttle
» shuttle armature

English Dictionary

shut‧tered /ˈʃʌtəd $ -ərd/ adjective
with closed shutters, or having shutters:

A gust of wind shook the shuttered windows.

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲