slightest

تلفظ آنلاین

/'slaıtəst/

slight :
جزئی، اندک
مقدار ناچیز، شخص بی اهمیت، ناچیز شماری، بی اعتنایی، تحقیر، صیقلی، لاغر، نحیف، باریک اندام، پست، حقیر، فروتن، کودن، قلیل، اندک، کم، ناچیز شمردن، تراز کردن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
slightest
[adjective]
Synonyms: first, least, smallest
Related Words: fat, negligible

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.