slouched

slouched ppl adjective. [slaʊtʃt]

slouch :
آدم بی دست وپا، آدم بی کاره وبی کفایت، تنبل، با سر خمیده ودولا دولا راه رفتن سربزیر، خمیده بودن، آویخته بودن، آویختن، پوست انداختن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
slouched ppl adjective. [slaʊtʃt] L18.
[from SLOUCH verb + -ED1.]
1. slouched hat, = slouch hat s.v. SLOUCH noun & adjective. L18.

2. In a slouching position or posture. M19.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.