دیکشنری آنلاین تحلیلگران
Backward Forward
 

snap off

snap on/off phrasal verb

● فاقد معنی فارسی جستجو در اینترنت
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
See more results:

» snap off
» snap on
» snap out of
» snap out of it
» snap pass

snap on/off phrasal verb (see also snap)
to switch something on or off, or to switch on or off:
A light snapped on in one of the huts.
snap something ↔ on/off
Kathy snapped off the light.

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.