دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی snatchy )

snatchy

تلفظ آنلاین

snatchy adjective. ['snatʃi]

جزئی، منقطع، با عجله انجام شده، قطع شده

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» snatchy
» snath
» snathe
» snazzily
» snazziness

English Dictionary

snatchy adjective. ['snatʃi] M19.
[from SNATCH noun or verb + -Y¹.]
Consisting of or characterized by snatches; irregular, spasmodic.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲