دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی snowshoe )

snowshoe

تلفظ آنلاین

snow‧shoe /ˈsnəʊʃuː $ ˈsnoʊ-/ noun [countable]

کفش اسکی، باکفش برفی راه رفتن، ورزش: کفش برفی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» snowshoe
» snowslide
» snowstorm
» snowsuit
» snowy

English Dictionary

snow‧shoe /ˈsnəʊʃuː $ ˈsnoʊ-/ noun [countable]
a special wide flat frame that you attach to your shoe so that you can walk on deep snow without sinking

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲