دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی snuffly )

snuffly

snuffly adverb & adjective. ['snʌfli]

نوک فتیله، توبیخ، ملامت، خاموش سازی یافوت، پف، انفیه زنی، نفس، شهیق، دم زنی، بافوت خاموش کردن، خاموش شدن، عطسه کردن، انفیه زدن

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» snuffly
» snuffy
» snug
» snug down
» snuggery

English Dictionary

snuffly adverb & adjective. ['snʌfli] E19.
[from SNUFFLE noun or verb + -Y¹.]
A. adverb. With snuffling. rare. Only in E19.
b. adjective. Characterized by snuffling; suffering from snuffles. L19.

■ snuffliness noun M19.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲