solenoid

تلفظ آنلاین

solenoid noun. ['sɒlǝnɔɪd, 'sǝʊl-]

سولنوئید، پیچک، بوبین، سیم پیچی به شکل استوانه برای ایجاد میدان مغناطیسی، مارپیچ کهربایی، مهندسی: سیم پیچ سلف، مهندسی: سولنئید، علوم هوایی: سولنوئید
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
solenoid noun
  1. a piece of wire, wound into circles, which acts as a magnet when carrying an electric currentTopics

    Definitions on the go

    Look up any word in the dictionary offline, anytime, anywhere with the Oxford Advanced Learner’s Dictionary app.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.