sortation

تلفظ آنلاین

sortation noun. [sɔ:'teɪʃ(ǝ)n]

sort :
نوع، دسته بندی کردن
جور کردن، دسته کردن، طبقه بندی کردن، قسم، نوع، گونه، طور، طبقه، رقم، جور کردن، سوا کردن، دسته دسته کردن، جور درآمدن، پیوستن، دمساز شدن، مهندسی: نوع، کامپیوتر: فرمانSORT
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
sortation noun. [sɔ:'teɪʃ(ǝ)n] M19.
[from SORT verb + -ATION.]
Now chiefly Computing. The action or process of arranging or sorting something.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.