دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی spathulate )

spathulate

تلفظ آنلاین

spathulate adjective. ['spaƟjʊlǝt]

(spatulate) شبیه مرهم کش، قاشقی شکل، زورقی شکل، کفگیری

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» spathulate
» spatial
» spatial ability
» spatial data management
» spatial digitizer

English Dictionary

spathulate adjective. ['spaƟjʊlǝt] E19.
[from SPATHULA + -ATE².]
Botany & Zoology. Broad at the apex and tapered to the base; spatulate.
Also
■ spathulated adjective (rare) E19.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲