spired

spired adjective. ['spʌɪǝd]

spire :
میل، منار مخروطی، ساقه باریک، مارپیچ، نوک تیز شدن، مخروطی شدن، عمران: تاجک مخروطی کلیسا، معماری: منار
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
spired adjective. ['spʌɪǝd] L16.
[from SPIRE noun1 + -ED2.]
1. Of a steeple, tower, etc.: having a spire, esp. of a specified kind. L16.
b. Having a tapering or pointed top. L16.

2. Of a plant: having a stem of a specified kind. rare. L18.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.