sprawling

تلفظ آنلاین

sprawling /ˈsprɔːlɪŋ $ ˈsprɒːl-/ adjective [usually before noun]

sprawl :
پهن نشستن، گشاد نشستن، گسترش، بی پروا دراز کشیدن یا نشستن، ولو شدن، به طور غیرمنظم پخش شدن، پراکندگی
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
sprawling /ˈsprɔːlɪŋ $ ˈsprɒːl-/ adjective
spreading over a wide area in an untidy or unattractive way:
a vast, sprawling city

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.