دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی streamer )

streamer

تلفظ آنلاین

stream‧er /ˈstriːmə $ -ər/ noun [countable]

ستون نور، تیغ آفتاب، نوار یا پرچم درحال اهتزاز، نوار لباس یا کلاه، (روزنامه نگاری) عنوان چشمگیر مقاله، کامپیوتر: یک دسته نوار که بجای شروع و توقف در میان بلوک های مجزای داده با سرعتی بالا و مستمر عمل می کند

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» streamer
» streaming
» streaming cold
» streaming eyes
» streaming media

Synonyms & Related Words

streamer
[noun]
Synonyms: flag, banner, bannerol, color, ensign, jack, pendant, pennant, pennon, standard

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary ▲

English Dictionary

stream‧er /ˈstriːmə $ -ər/ noun [countable]

1. a long narrow piece of coloured paper, used for decoration on special occasions

2. a long narrow flag

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲