strike :به ذهن خطور کردن، به ذهن رسیدن
اعتصاب، یورش، حمله کردن، حمله، ضربه زدن، ضربت زدن، خوردن به، به خاطر خطور کردن، سکه ضرب کردن، اصابت، اعتصاب کردن، اعتصاب، ضربه، برخورد، تصادف و تصادم کردن، حقوقی: متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است، بازرگانی: اعتصاب، ورزش: توپ زن بودن، نخ را سفت کشیدن، یافتن بوی شکار بوسیله سگ، فرو بردن پارو در آغاز هر حرکت در آب، به قلاب افتادن ماهی، چادر را از جا کندن، نظامی: ضربه زدن به دشمن، تک هوایی، تصادم، تک ناگهانی