studly

stud :
میله شمع، گل میخ ته کفش، تیرچوب، پایه چوبی، توفال، گلمیخ، گل میخ، قپه، دکمه سردست، دسته، اسب تخمی، حیوانی که برای اصلاح نژاد نگهداری می شود، داربست، میخ زدن، نشاندن، آراستن، مرصع کردن، پرکردن، مهندسی: ستون، معماری: قبه، ورزش: اسب نر برای جفت گیری
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
stud·ly (stdlē)
adj.
Having a well-developed physique; sexually attractive. Used of men.

[TahlilGaran] American Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.