دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی tensive )

tensive

تلفظ آنلاین

tensive adjective. ['tɛnsɪv]

سفت شونده، سفت کننده، کشیدنی، کشیده شدنی، وخیم شونده

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» tensive
» tensometer
» tenson
» tensor
» tensorial

English Dictionary

tensive adjective. ['tɛnsɪv] E18.
[French tensif, -ive, formed as TENSITY: see -IVE.]
Causing tension; esp. (of pain) giving a sensation of tension or tightness.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲