دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی throated )

throated

throated adjective. ['Ɵrǝʊtɪd]

گلو

گلوگاه، نای، دهانه، صدا، دهان، از گلو ادا کردن، گلو (ی بادبان)، مهندسی: گلوگاه، عمران: قسمت تنگ شده یک کانال یا یک ساختمان، معماری: گلوگاه، ورزش: گلوگاه، علوم هوایی: گلوگاه، علوم دریایی: گلو

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» throated
» throatily
» throatiness
» throatlatch
» throaty

English Dictionary

throated adjective. ['Ɵrǝʊtɪd] M16.
[from THROAT noun or verb + -ED², -ED¹.]
Having or provided with a throat, esp. of a specified kind.
black-throated, deep-throated, dry-throated, etc.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲