tided

تلفظ آنلاین

tided adjective. ['tʌɪdɪd] rare.

tide :
جذر و مد
جریان، جزر و مد ایجاد کردن، اتفاق افتادن، عمران: جزر و مد، معماری: جزر و مد، زیست شناسی: جزر و مد، نظامی: کشند آب، علوم دریایی: کشند آب
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
tided adjective. ['tʌɪdɪd] rare. E19.
[from TIDE noun + -ED2.]
Having tides, tidal; dial. done at a specified time, timed.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.