totalitarianism

تلفظ آنلاین

/təutælə'terıə'nızəm/

توتالیتاریانیسم، تمرکز گرایی، (=totalism) رژیم حکومت متمرکز در یک قدرت مرکزی، حقوقی: سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده آن را تابع برنامه کلی دولت می سازد که این برنامه ممکن است در جهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد، روانشناسی: استبداد
تبدیل بحکومت یکه تاز کردن، به صورت حکومت مطلقه و استبدادی اداره کردن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
totalitarianism
[noun]
Synonyms: tyranny, autocracy, despotism, dictatorship

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary

See main entry: totalitarian

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.