transponder

تلفظ آنلاین

transponder /trænˈspɒndə $ -ˈspɑːndər/ noun [countable]

فرستنده خودکار صوتی، دستگاه گیرنده یااداری که بمحض دریافت مخابره ای به طور خودکار آن را جواب می دهد، کامپیوتر: تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را از یک ایستگاه زمینی دریافت کرده و آنها را به ایستگاه گیرنده منعکس می کند، نظامی: دستگاه کمک ناوبری خودکار موشک دستگاه کشف و رمز خودکار مکالمات
transponder (transmitter + responder) :
مهندسی: پاسخگو
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
مهندسی: تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را از یک ایستگاه زمینی دریافت کرده و آنها را به ایستگاه گیرنده منعکس می کند، کامپیوتر: فرستنده خودکار صوتی، دستگاه کمک ناوبری خودکار موشک دستگاه کشف و رمز خودکار مکالمات، نظامی: دستگاه گیرنده یااداری که بمحض دریافت مخابره ای به طور خودکار آن را جواب می دهد
پاسخگو [الکترونیک]

[TahlilGaran] Persian Dictionary

transponder /trænˈspɒndə $ -ˈspɑːndər/ noun [countable]
[Date: 1900-2000; Origin: transmitter + responder]
technical a piece of radio or radar equipment that sends out a signal when it receives a signal telling it to do this

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.