trimer

تلفظ آنلاین

trimer noun. ['trʌɪmǝ]

trim :
اصلاح کردن
آراسته، درست کردن، آراستن، زینت دادن، پیراستن، تراشیدن، چیدن، پیراسته، مرتب، پاکیزه، تر و تمیز، وضع، حالت، تو دوزی و تزئینات داخلی اتومبیل، مهندسی: پاک کردن، معماری: مرتب، ورزش: موقعیت قایق در آب، هدایت کردن تخته موج به قسمت هموار، موقعیت تخته موج در آب، نظامی: هرس کردن، زدن حواشی و زواید، کج شدن ناو از سینه یا پاشنه، علوم دریایی: نشست
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
trimer noun. ['trʌɪmǝ] M20.
[from TRI- + -MER.]
Chemistry. A compound whose molecule is composed of three molecules of a monomer.

tri'meric adjective of the nature of a trimer, consisting of a trimer or trimers M20.

trimeri'zation noun the formation of a trimer from smaller molecules M20.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.