دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی underplay )

underplay

تلفظ آنلاین

un‧der‧play /ˌʌndəˈpleɪ $ -ər-/ verb [transitive]

نقش خود رابخوبی انجام ندادن، (بازی ورق) دست خود را ادا نکردن

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» underplay
» underplot
» underpopulation
» underpricing
» underprivileged

English Dictionary

un‧der‧play /ˌʌndəˈpleɪ $ -ər-/ verb [transitive]
to make something seem less important or less serious than it really is Synonym : play down Antonym : overplay:

She underplays her achievements.

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲