دیکشنری آنلاین تحلیلگران
Backward Forward
 

unmuzzled

unmuzzled adjective. [ʌn'mʌz(ǝ)ld]

بی پوزبند
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
See more results:

» unmuzzled
» unnamed
» unnatural
» unnaturally
» unnecessarily

unmuzzled adjective. [ʌn'mʌz(ǝ)ld] E17.
[from UN-1, UN-2 + MUZZLED adjective1.]
Not muzzled, freed from a muzzle.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.