دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی unperfect )

unperfect

unperfect adjective. [ʌn'pǝ:fɪkt] Now rare.

غیر کامل، ناکامل، ناشی، نابلد، ناقص

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» unperfect
» unperfected
» unperturbed
» unpick
» unpicked

English Dictionary

unperfect adjective. [ʌn'pǝ:fɪkt] Now rare. ME.
[from UN-¹ + PERFECT adjective.]
1. a. = IMPERFECT adjective 1. ME.
b. = IMPERFECT adjective 4. LME.

2. = IMPERFECT adjective 2. LME.

■ unperfectly adverb LME.

■ unperfectness noun ME.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲